از دست کاراش ناراحت بودم و از این که دوستم تو بیداری هم نسبت به این مساله بی توجهی کرده بود و جوابم رو نداده بود...دیروز هم خیلی حالم خوب نبود کلا.شب دوستم بهم پیام داد و یه کم باهاش حرف زدم...چه قضاوت نابجایی کرده بودم من وقتی اون تو موقعیت خوبی نبوده که به من جواب بده و من فکر کرده بودم که چقدر مساله براش بی اهمیت بوده راستش خیلی شرمنده شدم.فکر کن باز هم تو موقعیت خوبی نبود برای جواب دادن اما به خاطر من وقت گذاشت و من رو اروم کرد.چطور میشه با همچین داداش خوبی بد بود اخه ؟ نمیشه ...